۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۳, پنجشنبه

خیلی دور

شده بعضی وقتا با اینکه تو جمعی اینقدر دور باشی که صدا هارو گنگ و نامفهوم بشنوی
اینقدر تو خودت باشی که حس کنی صداها از دوردست بهت می رسه
انگار تو یه دنیای دیگه ای
تو یه دنیا که از جنس این دنیا نیست
یه دنیا شبیه یه محفظه ی شیشه ای مه آلود
که حتی خودتم توش تار می بینی
و من عاشق این محفظه ی شیشه ایم هستم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر